امروزه، جوامع با تحولات و تهدیدات گسترده بینالمللی رو به رو هستند. تحولات و دگرگونیهای نظام اجتماعی – اقتصادی عصر حاضر، ناشی از پیشرفتهای شگرف علمی و تکنولوژیک است که به نوبه خود به دیدگاهها، ضرورتها و نیازهای جدیدی منجر شده است. برای پاسخ به این نیازها و همراهی با تحولات و دگرگونیهای مزبور، دیگر نمیتوان به روشها و فرایندهای موجود اکتفا کرد. از این رو تضمین و تداوم حیات و بقای جوامع، نیازمند تامین راهها و روشهای جدید به منظور مقابله با مشکلات است. بنابراین، نوآوری، ابداع، خلق محصولات، فرایندها و روشهای جدید بیش از پیش ضرورت مییابد. برای دستیابی به این هدف، سیاستمداران با کمک اقتصاددانان و کارگزاران به دنبال ارائه الگویی هستند که نقش کارآفرینی را در توسعه همه جانبه به ویژه اقتصاد تقویت کنند.
کشورهای پیشرفته صنعتی، خیلی سریع توانستند نقش کارآفرینان را در توسعه اقتصادی کشف کنند و به دنبال توسعه و ترویج چنین فرهنگی در میان مدیران اقتصادی تلاش کرده و در این راستا سیاستهای حمایتی مناسبی را در تقویت ویژگیهای کارآفرینانه افراد و بقای روحیه کارآفرینی در سطح جامعه اتخاذ کنند. درواقع امروزه، در عرصه جهانی، افراد خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان، منشأ تحولات بزرگی در زمینههای صنعتی، تولیدی و خدماتی شدهاند و نقش آنان به عنوان موتور توسعه اقتصادی، قهرمانان ملی و توسعه صنعتی، محرک و مشوق سرمایهگذاری، عامل ایجاد اشتغال، گزینه اصلی انتقال فناوری و عامل رفع خلل و تنگناهای بازار، در جوامع تبیین یافته است (فتحي، 1379).
چرخهای توسعه اقتصادی همواره با توسعه کارآفرینی به حرکت درمیآیند، از این رو پرورش نیروهای خلاق و نوآور، یکی از مباحث مهم در سطح صنعت، خدمات و دانشگاهها است. امروزه، همگان دریافتهاند جوامعی که بیشتر به فکر متکی بودهاند تا به منابع زیرزمینی، در بلندمدت موفقتر و سرفرازتر بودهاند. منابع زیرزمینی در کشورهای جهان سوم با وجود مزیتهای آن ازجمله موانع توسعهیافتگی محسوب شده است، در صورتی که نبود این منابع در برخی از کشورها باعث شده است تا آنها با استفاده از نیروی فکر، خلاقیت و ابتکار و در یک کلمه، کارآفرینی، ازجمله کشورهای پیشرو در جهان کنونی شوند. به ویژه در عصر حاضر، که عصر دانایی و خلاقیت و عصر تلفیق اندیشهها و ابتکارات است، توجه به کارآفرینی، در توسعه و پیشرفت کشورها بسیار اهمیت دارد (فتحي، 1379).
کارآفرینی از منابع مهم و پایانناپذیر جوامع بشری است، منبعی که به توان و خلاقیت انسانها برمی گردد.افزایش میزان توجه سیاستگذاران، دولتمردان و مدیران به این موضوع حساس و ضروری در جامعه در حال رشد ما، زمینه مناسبی برای بروز استعدادهای افراد کارآفرین را به منظور توسعه اقتصادی کشور فراهم خواهد ساخت که رسیدن به این هدف، نیازمند همکاری نزدیک دولت در تدوین سیاستها، خط مشیها و قوانین و محافل علمی در ارائه راهکارهای اجرایی برای شناسایی، پرورش و شکوفایی استعدادهای این افراد است تا اینکه بتوانیم هرچه بهتر و بیشتر از این ذخایر گرانبها و پایانناپذیر به نحو احسن استفاده کنیم.